معلق شدن

~ šodan


english

1 Law:: be hanging, suspended, dangling, upside down

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (be, to be, being, having been, to have been) held in suspension, held in abeyance, suspended (from service)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code